بازی زیبای Battle Tanks 0.9.8083 که امروز می خواهیم شما را با آن آشنا سازیم یکی از بهترین بازی های جنگی صحرایی می باشد که شما باید در این بازی با دقت و سرعت بالا دشمنان خود را از بین ببرید. در این بازی وسیله ی جنگی شما یک تانک می باشد که باید این تانک را بدون صدمه به یک پناهگاه رسانده و با نشانه گیری سریع دشمن، آنها را از بین ببرید. لازم به ذکر است بیشتر از خود دشمن، بخش تسلیحات دشمن که عامل اصلی تغذیه آنهاست می بایست مورد حمله شما قرار گیرد تا دشمن خود تسلیم شده و غرامت های بیشتر (و امتیاز بیشتر) به شما اعطا گردد. این بازی کامپیوتری جدید گیم PC Game از نظر گرافیک نیز در حد قابل قبولی بوده و می تواند ساعات متوالی شما را سرگرم کند و پای PC نگه دارد. در این بازی جذاب زره پوش ها و موتور سوارهایی نیز در اختیار شما و دشمن است که هدایت آنها از طرف شما انجام می شود و در مواقعی که وضعیت بحرانی می شود می بایست از آنها به طور همه جانبه استفاده کنید و اگر دشمن از زره پوشهای خود استفاده کرد باید از خود سریع دفاع کرده و موضع جدیدی بگیرید و با استراتژی جلو بروید تا بتوانید به مراحل بعدی صعود کنید. این بازی تانک به صورت گروهی نیز قابل اجراست و شما به راحتی می توانید با دوستان خود و به صورت شبکه ای این بازی را انجام دهید و لذت ببرید.
مکعب روبیکیک بازی سرگرم کننده است که در آن یک مکعب مربع است با ۶ رنگ متفاوت در ۶ سمت مکعب ، اگر با این مکعب کار کرده باشید حتما متوجه شده اید پس از به هم ریختن رنگهای آن ، دیگر مشکل یا می توان گفت غیر ممکن است که بتوانید رنگ های آن را مرتب کنید. در این پست آموزش کامل حل مکعب روبیک را می توانید از سایتبا لینک مستقیم دریافت نمایید
بدیهی است پس از خواندن این آموزش شما به راحتی می توانید با فرمول هاییکه در آموزش آمده است رنگهای این مکعب را مرتب کنید. البته برای ماهر شدن در این بازی ، شما حتما باید تمرین هایزیادی داشته باشید.
ازی Roohe Bidar به فارسی ” روح بیدار ” یک بازی ایرانی اکشن و ترسناک است. این بازی نیز مانند سایر بازیهای ایرانی که تابحال منتشر شده دارای ضعف هایی است ولی در کل بد نیست برای آشنا شدن با توانایی های مهندسین ایرانی این بازی را تجربه نمایید.
خلاصه داستان بازی: سالها قبل دریکی از شهرهای کشورمون زوجی درکنار یکدیگرهمراه با دو فرزند خود با آرامش زندگی میکردند. دختر و پسر تقریبا همسن بودند و دوران نوجوانی رو سپری میکردند .برخلاف پسر خانواده، دختر اعتقاد عجیبی به خرافات و ارواح داشـت و روزی نبود که کتـابی در این مــورد مطالعه نکنه. به همین خاطر همیشه از جانب خانواده مورد تمسخر و نصیحت قرار میگرفت. یک روز دختر برای گرفتن تعدادی کتاب جدید به کـتابخــونه نزدیک خونـشون رفت و طبق عادت همیشگی به طرف قفسه کتابهای تخیلی و خرافی کشیده شد و دنبال کـتابی گشت که تا به حال اون رو مطالعه نکرده باشه اما همه کتابها تکراری بودند و او همه اونها رو قبلا خونده بود، کـم کـم حوصـله دختر سـر رفت و ازگشتن به دنبال کتاب جدید ناامید شد نزدیک ظهر بود و دخـتر بـاید بـه خونه برمیگشت ، به همین خاطر تلاش کرد تمام کتابهایی که برداشته بود رو در جای قبلی در قفسه ها قرار بده در همــیـن حین به طور اتفاقی در بالاترین قفسه کتابها چشمش به کتاب سبز رنگ و قدیمی خورد که روی اون نوشته شده بود
روح بیدار: دختر با خوشحالی زیاد کتاب رو برداشت و خاک اونو با دستش تمـــیز کرد ، و با تعجب کتاب کهنه و قدیمی رو برانداز کرد . او خیلی کنجکاو بود پس تصمیم گرفت که کتابو در خونه مطالعه کنه و …